گزارش تصویری از دومین

اکران فیلم سینمایی " شانس ، عشق ، تصادف "

..: بقیه عکس های در ادامه مطلب :..

****

سری دوم گزارش تصویری از

اکران فیلم سینمایی " شانس ، عشق ، تصادف " 

..: بقیه عکس ها در ادامه مطلب :..

..: سپاس از عکاس محترم جناب محمدی :..

نمیدانم چه میخواهم خدایا

به دنبال چه میگردم شب و روز

چه میجوید نگاه خسته من

چرا افسرده است این قلب پرسوز

ز جمع آشنایان میگریزم

به کنجی میخزم آرام و خاموش

نگاهم غوطه ور در تیرگی ها

به بیمار دل خود میدهم گوش

گریزانم از این مردم که با من

به ظاهر همدم و یکرنگ هستند

ولی در باطن از فرط حقارت

به دامانم دو صد پیرایه بستند

از این مردم که تا شعرم شنیدند

به رویم چون گلی خوشبو شکفتند

ولی آندم که در خلوت نشستند

مرا دیوانه ای بدنام گفتند

دل من ای دل دیوانه من

که میسوزی از این بیگانگی ها

مکن دیگر ز دست غیر فریاد

خدارا ، بس کن این دیوانگی را

پ.ن : بعضی از شعرهای فروغ به شدت حرف دله

هیچ کس نشانی دوست را ندارد

در این بی راهه گم شده ام ....!

ایکاش دوست داشتن را بلد بودم

سیگار تمام شد....!

.

.

.

.

.

.

.

نقطه سر خط.....!

ماه رمضون امسالم تموم شد...یه مهمونی شیرین بود ٰدرسته یه جاهایی سختی داشت ولی خوب بود...حس خوبی داشت

روز آخر دلم خیلی گرفت دوست نداشتم تموم شه

دوست نداشتم این حس خوب و شیرین تموم شه

انگار همه دردا تو ماه رمضون فراموش شد

همه آدما مهربونتر بودن...همه به هم احترام میزاشتن

هوای هم دیگه رو داشتن

یه سری قرار گذاشتیم

قرار گذاشتیم قضاوت نکنیم....دروغ نگیم...توجیه نکنیم...

آخ آخ چه دردی آدم میکشه از توجیه

عیدتون مبارک رفقا....امیدوارم سرار قرارمون و عهدناممون باشیم

یه سرم به وبلاگ سلام خدا بزنید و پای عهد نامه ماها رو امضا کنید

http://salaamkhoda.blogfa.com/

یا علی

بانو

نگاهت را فریاد بزن !

چه بی صدا شکستی در زیر چکمه غرور

 بانو...

غارتگران بهایی اندک دادند برای نگاهت و تو چه بی صدا گذشتی

رفتنت در میان هلهله شان گم شد

و آنها در پی ارزان ترین نگاه بودند.....

پ.ن اول از همه سلام

بعد از مدتها دست نوشته گذاشتم تو وبلاگ امیدوارم بخونید و لذت ببرید اگه فکر میکنید اشکالی هم داره حتما بهم بگید خوشحال میشم از انتقاد هاتون

یا علی

دیشب یه حال و هوای دیگه داشتم

عمو وحید با کلامش با صداقتش باز غوغا کرد....

اینجا خیلی وقت بود سر نزده بودم انگار از خودم زیادی فاصله گرفته بودم...

یادم رفته بود

پارسال جای عمو خیلی خالی بود خیلی....

ولی امسال تلافی پارسال شد

.

.

.

سلام رفقا

دیشب امیدوارم سالتون خوب تحویل شده باشه

همراهیم کنید

دلم برای همتون تنگ شده بود

دلم واسه وبلاگ سلام خدا خیلی تنگ شده بود اونجا تنها جایی بود که تو این یه مدت رفتم

دوستون دارم

خیلی دوستون دارم

یا علی

پیام های پر از مهر و محبتتون رو وندم

دوستای عزیز اگه سر نزدم به اینترنت فقط یه دلیل داشت

اونم این بود که خودم خودمو تحریم کرده بودم

حالا جریاناتش خیلی خیلی مفصل

و گرنه همیشه به یاد شماها بودم.....دلم برای تک تک شماها تنگ شده بود...از این بعد زیاد میام....یعنی زود زود میام و سر میزنم

از دوست عزیز و گلم سارا ممنونم

سارا جان تو بهترین هدیه رو به من دادی دادن اون لینک به من بهترین هدیه بود....

خیلی خیلی ممنونم

از تبریکتم ممنون

دوستای عزیز

من دانشگاه قبول شدم

کاردانی به کارشناسی....تدوین...برای من خیلی خیلی دعا کنید....تازه اول راه سینمام دعام کنید به آرزوهام برسم

توی این یه مدت سعی کردم خودمو از همه حواشی دور نگه دارم تا بتونم بیشتر بیشتر رو آیندم تمرکز کنم ...

خیلی دوستون دارم شماها جزو بهترین دوستای من هستید

.

.

.

.

حالم خوش نیست

شراب به من تعارف میکنی

چشمانی بی سو را در انتهای گیلاس میبینم

کنارش میزنم

با کج خلقی میگویی

همین کارهایت تنهایت کرده است

نگاهت میگنم

پوزخندی میزنم

نگاهم برایت ناخواسته است

سوالی در نگاهت است

نگاهت میکنم

می روم....!

تو ماندی و دنیایت

حالا بگو

کدام یک تنهاتریم....!

.

.

.